1-شاید همه اینا هست تا بهت ثابت بشه ،که تو آدمو دوست داری!

2-هیچ کس اونقد ارزش نداره.

3-اصلا دیگه هیچ ارزشی وجود نداره.هموناییه که از اول بود...

4-چرا گرفتار زندگی باید باشیم؟

5-همشون ابلهن.            ...(بیشتر از همه خودم.)

6-پوزخند که هنر نیست منم زیاد می زنم...

7-اینجا مذهب خخخخخخخخخخخخخخخخخخداااااست.

8-آره منم می تونم حیوون باشم،،،،،،،، چون محکومم به آدم بودن.

9-من جنبه ی نزدیک شدن به آدما رو ندارم چون خودم آخرش تموم می شم.

10-خب منم با احساساتم دارم زندگی می کنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!...

11-"من دلم سخت گرفته ست از این مهمانخانه مهمان کش روزش تاریک که به جان هم نشناخته انداخته است"

12-اونقدر بزرگ بود که تو خودش جا نشد.

13-بعضیا اونقدر بزرگن که تو خودشون جا نمیشن و می ترکن.

14-"بی نظیری حسن او نبود،،،،،،،،،گناه زمانه بود."(گفته ی ابراهیم گلستان در باره ی صادق هدایت)

15-دختری که با هد فون موهاشو می بست.!!!!!!!!!!!!

16-در کمال لذت داشت گاممو در میاورد ،،،،،،،،،ومن،،،،،،،تسلیم بودم...

17-نمی دونم چرا اینجا انقد سعی دارم این بعد وجودمو نشون بدم!بابا اینجا که مطب روانپزشک نیست...

18-خب منم یه چیزی از دنیای بیرونم،،وجود خارجی دارم.......محکومم به مسخره بودن.

19-                          ؟                  .

20-اون دقیقا مثل یه سیاهچاله بو د که همه چیزو بلعیده بود.

21-حتما لیاقتشو نداشتم که صداقتشو ندیدم.

22-اون(آدم) ،،،اتفاق بزرگی بود که افتاد.   ،،،!؟.

23-بره اینکه تو بتونی آزاد بشی اول باید زندانی رو که توشی رو ببینی و بشناسی.

24-یا تو وجود اون خیلی درد گذاشتی!!!؟؟!!!،،،یا تو وجود من خییییییییییلی خلا...!

25-جسم زن روحشو می خوره.

26-بدیه متعادل بهتر از بدیه نامتعادله.(اینو وقتی فهمیدم که تو فیلمنامه ی فروید دوستش بش گفت:"چرا این موقع شب از این خیابون (خیابونی که زنهای روسپی در اون پرسه می زدن)اومدی؟نترسیدی؟"

27-به چه زبونی بگم... من به هیچ جا تعلق ندارم.!.

28-به هیچ کسی نمی خوام بگم حتی تو هم نمیتونی بفهمی...اون چیزی که تومه خییییییییییلی گندست!!!!!!!!!خب هیچ کس نمی فهمتش.(البته اون موقع اینجوری فکر می کردم)

29-همه چیزو الکی می بینن،،،،،انگار که هیچ چیز واقعی نیست. از بازی متنفرم(بازی دادن یا خوردن)

30-خودو پیدا کردم .چون به خودم اعتماد دارم.

31-خب،،،همه ی اینا تنهان!!!

32-بازم همه گوسفندن .بازم.بازم...بازم...(حاضر نیستم که به خاطر خودم سانسور کنم)

33-...بازم...  (حاضر نیستم که به خاطر خودم ساتسور کنم)

34-... و بیشتر از همه خودم.

.۳۵-بازم می گم...من مال اینجا نیستم.من به هیچ جا تعلق ندارم

36-واااااااااااااااااااااای!...................چرا انقد پستی؟

37-نمی شه اصلا به هیچ جا وابسته نباشی.

38-وای دارم به خودم بر می گردم. همونا.

39-من روح آزادی ندارم به خاطر همین انقد از ترمینال بدم میاد.

40-قضیه مسخره تر از این حرفاست که بخواد سیاه باشه.

41-...من به هیچ کس پایبند نیستم...            !...!...        !

42-من طاقت یه دیکتاتور پیرو ندارم.

43-آدم کلا گهه(گه است)خب مگه زوره!

44-کسی که به دیگران متعهد نیست،اصلا نباید لای مردم باشه،نباید دیده بشه،...،نباید تماس فیزیکی با کسی داشته باشه،باید سر به کوه بذاره.

45-من جراتشو ندارم!،مگرنه...

46-دیوونگی راحته،به شرطی که اونقد دیوونه باشی،که وقتی تو دیوونگی ام کم آوردی،بتونی اون کارو بکنی.

47-خود کشی،،، اوج زندگیه،زنده بودنه.

48-نباید اونی باشم که بیرون میخواد.

49-حتی صادق هدایتم تو تمام توصیفاتش از زن اثیری از جسم لعنتیش استفاده می کنه.(شایدم این کاملا غلط باشه)

50-ماها شرایط حیوونا رو داریم اما توانایی اونا رو هم نداریم.

51-تظاهر آخر فردگراییه.

52-باید دیگه دست به آجر بشی.

53-اون یه هیولای وحشتناکه مطمئنم.

54-خب خودم دم دست ترین چیزیم که دارم.

55-جراتشو داشته باش نهایتشو که می دونی.

56-اگه یه آدمی عقده نداشته باشه به چه موجودی تبدیل میشه؟

57-ببین اس ام اس های دیشبیه هوا نقاشی بودن(نقاشین)یه نقاشیه عظیییییییییییم که کلی از تاریخم توشه.

58-دختری که همه دنیا رو پاندورا می دید و موهاشو با هد فون می بست.

59-این خیلی عجیبه که هر آدمی یه فکر داره.

60-متنفرم از این جور آدما.آدما یه ماشینن.ماشین به معنای واقعی.یه کامپیوتر.کیسایی که چیزای سطحی رو مثل برق تجزیه و تحلیل می کن اما هیچ چیزی رو با تمام وجود درک نمیکنن.

61-انسان گه سگ چیه با این احساساتش؟

62-شایدم با پیدا کردن تو می خواستم برای خودم شخصیت پیدا کنم.

63-تو طاقت تنها نبودنو نداری.

64-خوشحالم که بیشتر از اون خودم نبودم.

65-کمترین چیز تو موسیقی سمفونیه،که گنده ترین چیزه.سمفونی آدما.

66-بازم می گم تو یه اجر دیگه تو دیوار من نبودی.بلکه باعث شدی کمی دیوارم فرو بریزه.

67-سمفونی رو با فکر نمی شه فهمید با حس می شه فهمید.

68-خیلی ان کلمه هایی که مفهومو به مسخره می گیرن.

69-خب آدم خیلی جاها گرفتار آدم بودنش می شه.

70-خیلی دوست دارم بدونم این آدمی که اسم شیرینی فروشیشو گذاشته پاندورا،می دونه پاندورا چیه!

71-تو سعی می کنی تو منطق واقعیت زندگی کنی.

72-تو لحظه ای زندگی می کنی.